جمعه 21 تير 1392برچسب:, :: 14:45 ::  نويسنده : SINA
داستان , جوک , جک , اس ام اس , ویدیو کلیپ , ترول , تصاویر خنده دار , تصاویر , کاریکاتور , مطالب خنده دار , سرگمی , اس ام اس عاشقانه , اس ام اس فلسفی , sms , جوک مشهدی , جوک ترکی , جوک لری , جوک رشتی , جوک اصفهانی , شعر عاشقانه ,

به یارو میگن طاقت شنیدن خبر بد داری ؟

میگه آره ، گفتن بابات مرد !

گفت: خاک تو سرت فکر کردم یارانه ها رو قطع کردن !

.

.

.

زندگی چیست !؟

فاصله ی بین مای بیبی تا ایزی لایف !

.

.

.

رسد آدمی به جایی که به جز غذا نبیند

رمضان شناختم من به خدا قسم غذا را !

.

.

.

( کالسکه )

واژه ای است که یک اصفهانی ، هنگام تست یک میوه کال بکار میبرد !

.

.

.

زنها مثل کامپیوتر هستند یک بار خودش را میگیری و یک عمر لوازم جانبی آنرا !

.

.

.

اس ام اس خنده دار

از قلبم پرسیدم فرق عشق و دوستی چیه؟

قلبم جواب داد: کار من تامین خون بدنه

سوالای چرت و پرت از من نپرس !

.

.

.

موجود پریشان نحیفی هستم

پیش تو تمنای ضعیفی هستم

تو سطل زباله‌ای پر از خوش‌بختی

من گربهٔ ولگرد کثیفی هستم !

.

.

.

در چه ماهی هست که زنها در آن کمتر حرف میزنند !؟

جواب: ماه اسفند

آخه ۲۹ روزه !



جمعه 21 تير 1392برچسب:, :: 14:26 ::  نويسنده : SINA

زندگی چیست !؟

فاصله ی بین مای بیبی تا ایزی لایف !

.

.

.

رسد آدمی به جایی که به جز غذا نبیند

رمضان شناختم من به خدا قسم غذا را !

.

.

.

( کالسکه )

واژه ای است که یک اصفهانی ، هنگام تست یک میوه کال بکار میبرد !

.

.

.

زنها مثل کامپیوتر هستند یک بار خودش را میگیری و یک عمر لوازم جانبی آنرا !



جمعه 21 تير 1392برچسب:, :: 14:23 ::  نويسنده : SINA

مالک به مستاجر جدید گفت: در این اتاق یک مخترع زندگی می کرد.
او یک ماده منفجره اختراع کرده بود.
مستاجر: اون لکه هایی که روی سقفه ، جای مواد منفجره هست؟
مالک: نه ، اون لکه ها خود اون مخترعه هستن.



پنج شنبه 20 تير 1392برچسب:, :: 17:56 ::  نويسنده : SINA

کی کرم حلزون منو ور داشته؟
مدرسان شریف



پنج شنبه 20 تير 1392برچسب:, :: 17:43 ::  نويسنده : SINA

پیف پیف اه چه بوى گندى!! خفه شدیم چه خبرته بابا!؟ مگه چى خوردى؟!
حمید...
(تبلیغ کنسرو لوبیاى تبرک)



پنج شنبه 20 تير 1392برچسب:, :: 17:39 ::  نويسنده : SINA

یک بار یک منگول میره قبرستان می بینه همه ی مرده ها سر قبر هایشان نشستن اون مرده ها می پرسه چرا سر قبر ها تون نشستین مرده ها می گن اخه سوال های شب اول قبر لو رفتن باید تا فردا شب صبر کنیم.

یه روز یک منگول زیر یک خره خوابیده بوده ازش می پرسنداینجاچکارمی کنی میگه پدرم وصیت کرده زیرسایه عموت باش.

یک منگول با زیرشرواری میره مسافرت میگه همه ایران سرای من است.

یه منگول ماکسیما میخره پشتش خورجین میزاره.

منگول میره بقالی،‌ می‌بینه رو دیوار بزرگ نوشتن: علی با ماست! حسن با ماست! حسین با ماست!میگه: ببخشید اقا، شما ماست خالی ندارید؟

یک روز به یک منگول میگن کجا به دنیا اومدی میگه از لپ لپ در اومدم



پنج شنبه 20 تير 1392برچسب:, :: 17:35 ::  نويسنده : SINA
بعدک لاس به دختره گفتم جزوتو بده کپی کنم
کپی بسته بود بهش گفتم من وسیله دارم تو شهر میرم شمام بیاید که جزوه رو کپی کنم اونم گفت میشه دوستام هم بیان ؟؟!؟!
من گفتم شرمنده ماشین من کوپه هستش فقط واسه 2 نفر هستش !!!!
یهو یه نیش خند زد بعد رفت پیش دوستاشو پچ پچ کرد اومد که بریم
تو راه هی سوال میپرسید که اسمتون چیه و .... دوستاش به فاصله چند قدم قبل از ما میومدن ...
تا رسیدیم درب دانشگاه و رفتیم نزدیک ماشین
وقتی در وانتو باز کردم قیافه این بشر دیدنی بود یهو دوستاش شروع کردن به خندیدن
منم یهو زدم زیر خنده دختره هم 2-3 تا فحش داد جزوشم نداد رفت پیش دوستاش :|
منم کف زمین گاز میزدم :)))


پنج شنبه 20 تير 1392برچسب:, :: 2:7 ::  نويسنده : SINA

- دخترا اصلا بینی هاشون رو عمل نمی کنن.

- هیچ وقت موهاشون رو رنگ نمی کنن مادر زاد مش شدست.

 - هیچ وقت به هم دیگه چپ چپ نگاه نمی کنن و به هم 

 

 

 

 

حسودی نمی کنن.

 - تمام طلا جواهراشون اصل اصله.

 - هرگزقبل از ازدواج ابروهاشون رو بر نمی دارن عمرا بردارن،

کی گفته بر میدارن،نه بابا بر نمی دارن که، مرتبش می کنن .

 - بی اجازه مامان و بابا هیچ وقت بیرون نمی رن.

 - به بهانه کتابخونه با دوستشون بیرون نمیرن.

 - اونقدر خواستگار دارن که نمیدونن به کدوم جواب بدن.

 - همیشه سر به زیرن اصلا به غریبه ها نگاه نمی کنن  !

 - بعد از ازدواج تازه میفهمن حروم شدن طفلیها خونه باباشون 

همه چیزداشتن.

 - روچشماشون اصلا لنز نمی ذارن، رنگش مادر زادی سبز و

آبیه و خاکستری و بنفش و زرد و قرمز و آلبالویی و اناری و…

 - تا حالا تو زندگیشون با هیچ پسری حرف نزدن!!!



پنج شنبه 20 تير 1392برچسب:, :: 1:58 ::  نويسنده : SINA

دختره داشته بافتنی میبافته میبینن هر دفعه ای یک بوئی هم میاد ، میپرسن پس این بو چیه ، میگه مامانم گفته یکی زیر میبافی یکی رو یکی ول میکنی

---------------------------------------------------------------

ملا یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ ملا گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم

---------------------------------------------------------------

به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه يخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است

 



FUN-FOR-YOU
سلام دوستان اگه میخوای نویسنده این وبلاگ بشی در اینجا کامنت بزار ممنون
درباره وبلاگ

بخونید و حال کنید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان GAME و آدرس overlord78.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 3
بازدید کل : 590
تعداد مطالب : 16
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


چاپ لیوان